نفر اول گروه تجربی و نفر اول گروه زبان در سال ۱۳۸۸اهل جوانرود از یک خانواده کاملا معمولی
دانشمندان سازمان سنجش فکرکردن تقلب کرده، چون صد درصد به سوالات جواب داده بود.و بنابراین تصمیم گرفتند امتحان جداگانه ای از این جوان نخبه بگیرند و باز هم به همه ی سوالات ۱۰۰% جواب داد.
واما رتبه های دیگر…
رتبه ۴۴ هنر سال۸۸ و همچنین قبولی مهندسی برق شریف در دو سال قبل از کنکور تجربی که حالا پزشکی دانشگاه تهران و امید هموطنانش است.
وی متولد ۱۳۶۸ شهر جوانرود استان کرمانشاه است و در یک خانواده معمولی و شاید پایین تر از متوسط که توانسته این موفقیتها را کسب کند.
وقتی نتایج کنکور سراسری ۸۸ اعلام شد، شاید کمتر کسی فکر میکرد نفر اول گروههای تجربی و زبانهای خارجی و چهل و چهارم رشته هنر؛ دیپلمهای ریاضی باشد که به امید خدمت به مردم محروم منطقه خود میخواهد پزشک شود. رستگار رحمانی فرزند خانوادهای ۱۰ نفره است که پدرش کارگر ساختمان و مادرش خانهدار است.
رتبه یک تجربی سال ۸۸، اهل محله بهداری از شهر مرزی جوانرود با جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر است؛ از جایی که مهمترین امکاناتش پارک تفریحی تجهیز نشدهای است که سینما، تئاتر، کافی شاپ، رستوران و… ندارد. نخبه جوان ما دوران متوسطه خود را در محله قرگه در دبیرستان معراج جوانرود سپری کرد و پس از آن در پیشدانشگاهی ادیب جوانرود واقع در محله هلانیه ادامه تحصیل داد. او پس از پایان خدمت سربازی با چهار ماه فرصت مطالعه موفق شد با شرکت در کنکور سراسری سال ۱۳۸۸ رتبه اول کشوری را در دو گروه آزمایشی علوم تجربی و زبانهای خارجی از آن خود کند. دلایل تحصیل و درد دلهای این جوان کرمانشاهی که توانسته است خیل عظیم حریفان را در میدان رقابت کنار بزند و عنوان قهرمان ماراتن کنکور را با تحمل سختیها و مشقات بسیاری به دست آورد؛ شنیدنی است… زمانی که داستان زندگی او را میشنوید، انگار که یک فیلم هندی دیدهاید، به خصوص زمانی که میگوید: در یک انباری ۲ در ۳ متری درس میخواندم.
رستگار: از اول بهمن سال گذشته؛ روزی هفت تا هشت ساعت مطالعه داشتم. بعد از ایام عید این میزان مطالعه به روزی هشت تا ۱۰ ساعت رسید و در آستانه کنکور نیز روزی ۱۲ تا ۱۳ ساعت مطالعه داشتم. اساس کار را بر سه دوره مطالعه دروس پیشدانشگاهی و سال دوم دبیرستان در مرحله اول، دروس پیشدانشگاهی و سال سوم دبیرستان در مرحله دوم و جمعبندی قرار دادم.
بیشتر کجا درس میخواندید؟
رستگار: خانواده من یک خانواده پرجمعیت است و با خواهران و برادرانم زندگی میکنم. پدرم کارگر و مادرم خانهدار است و بچههای دیگر هم یا در حال تحصیل در مدرسه یا در دانشگاه هستند. برای اینکه جایی داشته باشم که دور از سر و صدا درس بخوانم میرفتم انباری؛ یک اتاق کوچک ۲ در ۳٫
از کتابهای آموزشی خاصی برای کنکور استفاده کردید؟
رستگار: تنها از تست آزمونهای سال گذشته، برخی کتابهای تستزنی معتبر همراه با برنامهریزی و تکرار و مرور دروس استفاده کردم و همه اینها را رمز موفقیت خود میدانم.
کلاس یا آزمون آزمایشی چطور؟
رستگار: کلاس کنکوری وجود نداشت که بروم اما در آزمونهای آزمایشی که هر دو هفته یک بار برگزار میشد؛ شرکت میکردم و در همان آزمونها نمرات خوبی به دست میآوردم. هدفم کسب رتبه اول تا دهم بود. در هیچ کلاس کنکوری ثبتنام نکردم و با توجه به کمبود امکانات در محل زندگیمان رقابت با داوطلبانی که حداکثر امکانات در مراکز استانها را داشتند؛ سخت بود.
چرا در میان انبوه کلاسهای خصوصی، معلم خصوصی، دوپینگ علمی و… در شهرهای بزرگ، یک دیپلم ریاضی از یک شهر کوچک، رتبه اول کنکور را به دست میآورد؟
رستگار: انگیزه و تلاش. این دو عامل رمز موفقیت دانشآموزان شهرهای کوچک است. آنها این انگیزه را دارند که به موفقیت برسند و با وجود کمبود یا حتی نبود امکانات مناسب آموزشی و کمک آموزشی میتوانند به سطحی برسند که قابل توجه است.
رستگار: این برای خود من هم جای سوال داشت و دارد. به من چیزی در این باره نگفتند، فقط گفتند که ضرورت دارد قبل از اعلام نتایج نهایی در این آزمون دوباره شرکت کنید. به اعتقاد من این موضوع تنها یک معنی دارد و آن هم این است نتیجهای که بهدست آمده از راه دیگری به دست آمده و مربوط به من نیست.
شما هم در این آزمون دوباره شرکت کردید؛ چرا؟
رستگار: اگر شرکت نمیکردم نتایجم حذف میشد، اما من شرکت کردم گویا نتایج این آزمون دوباره از آزمون سراسری بهتر شد و حتی درسهایی که صددرصد نزده بودم را این بار صد زدم.
رستگار: اینکه در سالهای ۸۲ تا ۸۵ اقدام به شرکت در کنکور نکردم دلیلش برای خودم محفوظ بماند اما در سال ۸۵ به دلیل اعزام به خدمت سربازی نتوانستم به دانشگاه راه یابم در حقیقت در آن سال برای اولین بار در کنکور شرکت کردم و آن زمان در رشته خودم یعنی ریاضی امتحان دادم و رتبه ۳۰ کشور و دوم منطقه و سوم زبانهای خارجی را کسب کردم اما به دلایل مشکلات شخصی (ترجیح میدهم دربارهاش حرف نزنم) نتوانستم به موقع ثبتنام کنم و زمانی که برای ثبتنام مراجعه کردم سنم از حد نصابی که برای معافیت تحصیلی لازم است فراتر رفته بود و باید به خدمت سربازی میرفتم. بعد از اتمام خدمت سربازی یعنی بهمن سال ۸۷ بود که این بار برای کنکور تجربی شروع به درس خواندن کردم.
وست نداشتی به جای درس و دانشگاه کمک حال پدرت شوی؟
رستگار: شاید خودم هم دلم میخواست این کار را بکنم، در یک مقطعی مخصوصا بعد از سربازی فکر کردم درس را کنار بگذارم مخصوصا که خب دو سال از درس و کتاب دور شده بودم، اما باور نمیکنید پدرم خودش این اجازه را به من نمیداد و میگفت: من حداقل امکانات را برایت فراهم میکنم تا درس بخوانی.
ا حذف کنکور موافق هستید؟
رستگار: نه، اصلا؛ به نظر من کنکور بهترین معیار برای ارزیابی داوطلبان است و با حذف آن دیگر معیاری برای سنجش دانش داوطلبان نداریم اگر قرار به حذف باشد به نظرم باید برای کنکور جایگزین مناسب پیدا کنند؛ یک آزمون مناسب.
چه توصیهای به داوطلبان سال آینده کنکور دارید؟
رستگار: به داوطلبان سال آینده کنکور توصیه میکنم کتابهای درسی خود را به دقت مطالعه کنند و در کنکورهای آزمایشی نیز شرکت کنند. در ایران چند سال است که کنکور، کتابمحور است و اگر دانشآموز تمام تلاش خود را بر روی کتاب متمرکز کند موفقیت بیشتری به دست میآورد.
و حرف پایانی؟
رستگار: کنکور تنها راه موفقیت در زندگی نیست، اما ارزشش را دارد افرادی که یکبار در آن موفق نشدهاند یک سال دیگر وقتشان را صرف کنکور کنند و پس از آن اگر موفقیتی در این زمینه به دست نیاوردند سراغ سایر توانمندیهای خودشان بروند.
منبع-خانواده سبز
به خدا اگه خودتون بخواهین میتونین- وقت هم هست – دنبال این نباشین که من چی کم دارم و… دنبال این باشین که با این امکانات چطور بهترین رتبه را بیارم؟
و شادی ای که وقتی شریف و امیرکبیر و تهران و بهشتی و.. قبول شدی به خدا تکرار نمیشه
به خدا اشک شادی خواهید ریخت که چقدر آدم موفقی هستین
واینجا هم که مربوط به خودم هست